گنجینه اشعار نوحه,مرثیه ترکی و فارسی



مشخصات بلاگ
گنجینه اشعار نوحه,مرثیه ترکی و فارسی

نوحه و مرثیه های شاعران سلف ترک زبان و فارسی زبان همواره در ذهن عاشــــقان دربـــار ملک پاســبان مولا آقا اباعبدالله الحسین (ع) ، همواره از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و هست و صد البته در کنار آن مرثیه سرائی ها ، اشعار شیرین سخنان معاصر نیز حلاوت خاصی را تداعی می کند. حقیر سعی دارد با جمع آوری و انتشار این اشعار بتواند خدمت هر چند ناچیزی را ارائه دهد وضمن تقدیر و تشکر از تمامی کسانی که ما را در این وادی یاری می رسانند و مشوق این امرهستند ، انتظار دارد با ارسال متن اشعار دست نویس یا اشعاری که دسترسی به آنان کمک شما را می طلبد این حقیر را یاری فرمائید. در ذکر منابع (به علت اینکه در فواصل متفاوت گردآوری گردیده و همچنین قرار بر انتشار آنها از طریق اینترنت نبوده) ، اگر قصوری بود به بزرگواری خودتان مورد عفو و اغماض قرار داده و بنده را مطلع گردانید. شاهین نجفی

۲ مطلب با موضوع «حضرت علی اصغر» ثبت شده است

دردی که یکّه مرد جهان در میان گرفت

دردی عظیم بود که جان جهان گرفت

دردی غریب بود و توانسوز ای عجب!

زین درد ناشناخته درمانده جان گرفت

با هیچ منطق ، عشق نخواند ولی توان

با این نشان نشانه ای از بی نشان گرفت

در دور جام باده گساران نینوا

کودک پیاله پس زد و رَطل گِران گرفت

شور شهادت از سر اکبر نرفته بود

شوق شکفتن اصغرِ غنچه دهان گرفت

از بس که مست بود کماندار فتنه دار

در پیش رو ندید که حلقش نشان گرفت

آمد دمی به خود که دل از دست رفته بود

جنبید ناله ای زند امّا زبان گرفت

تنها تبسّمی به پدر کرد و باز ماند

و آن نرگسی شگفتگی ارغوان گرفت

دانی چکار کرد به آن نوشخند ناز؟

غم از دل غمین امام زمان گرفت

این نکته هم نهفته نماند که داغ او

آسودگی ز مادر و اشک از جهان گرفت

«ساکت» در آستان علی روز و شب گریست

تا بر خود این صلابت و لطف بیان گرفت

«ساکت»

 


  • شاهین نجفی


هم چو روی طفل من بی رنگ و رو مهتاب نیست
بخت من در خواب و چشم کودکم را خواب نیست
گفتم از اشکم مگر ای غنچه نوشی آب لیک
از تو معذورم که اشک من به جز خونابنیست
در حرم هر سمت باشد قبله اما بهر من
غیر رویت قبله و جز ابرویت محراب نیست
خیمه بیت و کعبه مهد و در طواف اهل حرم
این طواف حج عشق است و جز این آداب نیست
هفت بار آمد صفا و مروه هاجر آب جست
من که ده ها بار در هر خیمه رفتم آب نیست
قسمتی از راه را با هروله هاجر برفت
من همه ره را دویدم کام تو سیراب نیست
حج من اتمام شد برخیز احرامم بکَن
ای ذبیح خردسال اکنون که وقت خواب نیست

حاج علی انسانی


  • شاهین نجفی